استادیار گروه طراحی شهری، دانشکده هنر و معماری، دانشگاه بوعلی سینا، همدان، ایران
چکیده
محیط شهری ائتلافی از سازمان هاست که از طریق فرایند غیرمطمئنی از چانهزنیها و تعدیل متقابل خواستهها، به سمت تحقق اهداف متکثر حرکت میکنند. چون یکی از مسایل راهبردی سازمانهای شهری، قدرت گروه هایی است که توان تحمیل محدودیت هایی بر سازمان دارند، تفکر راهبردی نه تنها باید سیستمی از راهبرد برای دستیابی به مزیت رقابتی و ایجاد ارزش خلق کند که باید راهبرد مشروعیت را برای توجیه حقانیت راهبرد سازمان از طریق یک فرایند چانه زنی سیاسی با سایر نهادها در شهر ارایه کند. پژوهش حاضر درپی آن است که به بررسی و اولویت بندی مؤلفه های قدرت مؤثر بر تفکر راهبردی در عرصه مدیریت شهری در شهر خرم آباد بپردازد. اینپژوهشازنظر هدف،کاربردیوازنظرروشتوصیفی- پیمایشیاست.متغیرهای پژوهش مؤلفه های قدرت مؤثر بر تفکر راهبردی هستند که از طریق روش دلفی و مدل تاپسیس شناسایی و رتبه آنها مشخص شدند. جامعه آماری متشکل از متخصصان و خبرگان مدیریت شهری خرم آباد شامل خبرگان دانشگاهی، مدیران اجرایی، مشاوران درحوزه طراحی و اجرای راهبرد و تعداد 14 نفر است. در گام اول بامطالعهمدلها و رویکردهای تفکر راهبردی و نظریه های قدرت در شهر،ده مؤلفه شناسایی و سپس با روش دلفی و با نظر خبرگان و در سه مرحله نهایی و در گام سوم از روش تاپسیس به منظور رتبه بندی مولفه ها استفاده شد. در نهایت و با توجه به نتایج تجزیه وتحلیل تاپسیس، مؤلفه های منابع قدرت سازمانهای شهری، ساختار انگیزشی ذینفعان و نحوه تعامل بین ذینفعان کلیدیو میدان قدرت در شهر، مؤلفه های مهم قدرت مؤثر بر تفکر راهبردی در مدیریت شهری هستند.